طی هفتههای اخیر تحرکات ضد چینی زیادی از سوی آمریکا و برخی متحدانش صورت گرفته است؛ از امضاء یک پیمان دفاعی بین انگلیس و ژاپن تا رونمایی آمریکا و ژاپن از برنامههای تازه خود برای مقابله با چین و یا سخنان وزیر دفاع آمریکا که صراحتا از روی میز بودن گزینه «حمله اتمی به چین» خبر داده است. این در شرایطی است که باید انتظار داشت که سردی روابط سیاسی چین و آمریکا برای ماههای آینده نیز ادامه داشته باشد. دستکم تا زمانی که جنگ میان روسیه و اوکراین در جریان است هیچیک از طرفین آمریکا و چین خواستار افزودن بر اختلافاتی نیستند که عدم موفقیت در حل و فصل آنها به شیوههای دیپلماتیک، بالقوه میتواند به فاجعهای بزرگتر از آنچه امروز گریبان غرب را گرفته، منجر شود. اما هدف آمریکا از افزایش تحرکات در اطراف شبهجزیره چین بدنبال چیست؟ در این مقاله بدنبال آن هستیم به ابعاد این تحرکات نگاهی گذرا داشته باشیم.
دلایل چینهراسی آمریکا
۱- تجربه دورانگذار نظم بینالمللی امری بدیهی و سنتی لایتغیر در نظام بینالملل است. طبق نظریات ثبات هژمونیک در علم روابط بینالملل، قدرتهای مسلط، حتما دوران افول و اضمحلال را تجربه میکنند. نوع رشد چین و اقدامات ضدهژمونیک پکن سبب شده تا بسیاری از تحلیلگران روابط و سیاست بینالملل بر این عقیده باشند که چین همان بازیگری است که، زمینه افول آمریکا را فراهم کرده تا زمینه اضمحلال سیطرهاش را نیز رقم بزند. بنابراین ، همین موضوع سبب نگرانی آمریکا شده است.
۲- علاوه بر این، پیشرفتهای روزافزون چین در زمینههای اقتصادی و تكنولوژیک، این كشور را به رقیـبی برای آمریكا تبدیل كرده و موجب هراس واشنگتن از این اقتصاد بزرگ دنیا شده است.
۳- همزمان با قدرت گرفتن چین در زمینههای اقتصادی، تكنولوژیكی و نظامی باعث شده تا چین از یك كشور تحت حمایت آمریكا به رقیب این كشور تبدیل شود. همچنین شور و شوق آمریكا نیز با دیدن پیشرفت سریع چین تبدیل به محافظهكاری این کشور شده است. در واقع آمریكا از قدرت گرفتن چین و تبدیل شدن به تنها و بزرگترین اقتصاد جهان هراس دارد.
۴- شی جینپینگ رئیسجمهور چین، در بیستمین نشست حزب کمونیست اعلام کرد: تاریخ بهسوی بازگشت تایوان به چین در حرکت است. این امر چه از راه مسالمتآمیز و چه از طریق زور انجام خواهد شد. مائو تسهتونگ گفته بود چین میتواند برای بازگرداندن تایوان صد سال صبر کند اما به نظر میرسد آقای شی میخواهد این آرزو را در پنج سال آینده تحقق بخشد! در مقابل، جو بایدن رئیسجمهور آمریکا، درعینحال که بر سیاست چین واحد تأکید میکند، در جهت گسترش روابط با تایوان و کمک تسلیحاتی به آن نیز حرکت میکند و ضمنا پیام میدهد که اگر چین برای اشغال تایوان اقدام کند، او برای مواجهه نظامی با چین آماده است. دلیل بایدن این است که اگر تنگه تایوان بسته شود، بزرگترین گردش تجاری در جهان متوقف خواهد شد و اگر تایوان از تولید تراشههای نیمهرسانا بازبماند، بحران اقتصادی و فناوری همه جهان را فرا خواهد گرفت.
چین تاکنون در اشاره به بازگرداندن تایوان به خاک خود، به رزمایشهای دریایی و هوایی بسنده کرده است اما رؤسایجمهور آمریکا از اوباما گرفته تا ترامپ و بایدن، به «جوزف نای» تحلیلگر ارشد آمریکایی گوش دادهاند که با اشاره به «دام توسیدید» و جنگ آتن علیه اسپارت، هشدار داده بود احساس ترس قدرت فعلی در برابر قدرت درحال صعود، خواهینخواهی به جنگ منتهی میشود.
اکنون از دید راهبردی امنیت ملی دولت بایدن، «چین تنها رقیب راهبردی آمریکا محسوب میشود که دارای قدرت و نیت اقتصادی، نظامی و فناوری است». بر اساس گفته بایدن که «هیچکس قویتر از خود را دوست ندارد»، معمولا قدرتهای بزرگی که در رأس قرار میگیرند، اجازه نمیدهند قدرت دیگری به جایگاه آنها صعود کنند؛ اما قدرتهای نوظهور هم از هیچ تلاشی برای رسیدن به اوج کوتاهی نمیکنند. بااینحال، وضعیت طوری است که امکان واردکردن یک ضربه فیصلهدهنده نیز غیرممکن است. از این جهت ناگزیر هستند در عین رقابت و کشمکش، روابط خود را حفظ کنند که البته کاری بس دشوار و مشکل است.
در یک عبارت کوتاه اگر بخواهیم دلیل این چینهراسی را توجیه کنیم باید گفته شود که آمریکاییها نگران جایگاه هژمونیک خود در نظام بینالملل هستند. آمریکاییها تقریبا همه تحولات دو یا سه دهه اخیر را شکل دادهاند تا خود را به عنوان ابرقدرت حفظ کنند. آمریکاییها در حال ایجاد تنش برای قدرتهای مستقل دنیا هستند تا این قدرتهای مستقل دنیا، اقدامی را علیه جایگاه هژمونیک آمریکا رقم نزنند. این همان شرایطی است که رهبر معظم انقلاب از آن به پیچ تاریخی و دوران حساس از آن یاد میکنند. ایشان طی سخنانی در اجلاسیه شانزدهم سران عدم تعهد در تهران فرمودند: «شرایط گیتى حساس و جهان در حالگذار از یك پیچ تاریخىِ بسیار مهم است. انتظار میرود كه نظمى نوین در حال تولد یافتن باشد.» شاید زمانی که رهبر انقلاب از اوایل دهه۷۰ هجری - شمسی درخصوص تحولات نظام بینالملل حول اتفاقات دورانگذار نظم بینالمللی صحبت میکردند کمتر کسی این روزها و شرایط را میدید.
چرا تایوان برای چین حیثیتی شده است؟
حزب کمونیست چین که تقریباً جشن صدسالگی خود را سالگذشته گرفت، توانسته در طول سالهایی که بر چین حکومت میکند، ۱میلیارد و ۴۰۰میلیون نفر را از گرسنگی محض نجات دهد و چین را از یک کشور در حاشیه به متن اصلی تحولات نظام بینالملل برساند. اما این کشور و نظام یک چیز کم دارد و آنهم نداشتن غرور ملی مردمانش است. چینی بر همه این مسائل باید به اهمیت اقتصادی و ژئوپلیتیکی تایوان و دریای چین شرقی نیز تاکید شود.
ارسال نظرات